صبح یک روز تعطیل به رفیق‌تان پیامی می‌فرستید و او را برای صرف یک قهوه در کافه لمیز دعوت می‌کنید، از او می‌خواهید به یاد دوران خوش گذشته ساعتی را صرف گپ و گفت و مرور خاطراتتان کنید اما پاسخی که دریافت می‌کنید به میزان زیادی ناامید کننده است. او از بی‌میلی‌اش برای حضور در اجتماع حرف می‌زند، در میان کلامش خود را بابت شغلی که چند سال پیش از دست داد، فلان رابطه‌ای که خراب شد و حتی فرزند خلف پدر و مادرش نبودن سرزنش می‌کند و انتهای پیامش هم با گفتن کاش صبح فردا را نمی‌دید زنگ خطر را برای شما به صدا درمی‌آورند. البته که او به صراحت نگفت در حال برنامه ریزی برای تهیه مقدمات خودکشی کردن است اما شما خوب می‌دانید پشت این کلمات سرزنشگر چه معنایی نهفته است.

حالا شما تمام تلاشتان را می‌کنید تا هر فکر ناامیدکننده‌ای را از ذهن دوست خود پاک کنید اما احتمالا تا حدی دستپاچه می‌شوید؛ چراکه نمی‌دانید چگونه با کسی که خود را در آستانه‌ی ترک دنیا می‌بیند همدلی و همدردی کنید که کلام‌تان بر وی موثر باشد و از نیمه‌ی راه بازگردد. در این مطلب می‌خواهیم از اهمیت نقش کلیدی که اطرافیان فردی که قصد خودکشی دارند، در منصرف کردن ایشان بنویسیم.

وقتی افکار خودکشی دارند چگونه به آنها کمک کنیم

به مثال دوستتان بازمی‌گردیم، اولین چیزی که باید بدانید این است که حتی فردی که مقدمات خودکشی خود را فراهم می‌کند هم احتمال اینکه از مرگ بترسد را دارد. این افراد اغلب از افکارشان هراس‌آلود می‌شوند و لزوماً برنامه مشخص یا جدول زمانی خاصی برای آخرین لحظه‌ی جیاتشان در این دنیا ندارند؛ بلکه تنها می‌حواهند در کوتاه‌ترین مسیر ممکن راهی برای متوقف کردن رنج و حرمان خود بیابند. متوقف کردن دردی که غیرقابل تحمل و غلبه بر آن غیرممکن به نظر می‌رسد. طبیعی است که وقتی دوستی به خودکشی اشاره می‌کند، احساس درماندگی می‌کند. حتی اگر غیرمستقیم هم باشد کارهای زیادی برای کمک کردن می‌توانید انجام دهید. در واقع، شفقت و حمایت شما می تواند همه چیز را تغییر دهد.

افکار خودکشی به ویژه در عصر حاضر با این سرعت تندی که جهان دارد اصلا غیرمعمول نیستند، ما در جهانی هستیم که چنان به سمت فردگرایی پیش می‌رود که حتی بسیاری در تلاش هستند که حق خودکشی را برای افراد به رسمیت بشناسند، ما در این مطلب به دنبال رد و یا تایید این نظریه نیستیم صرفا معتقدیم حتی به رسمیت شناختن چنین حقی باید موکول شود به پس از حادثه و بهتر است تا قبل از چنین اتفاق شومی تمام تلاش خود را معطوف منصرف شدن فردِ در موقعیت خطر کنیم. ممکن است با نگاهی به وضعیت کشورمان در دهه‌ی اخیر به این فکر کرده باشید که عجیب نیست اگر تعداد افراد بیشتری با چنین افکار ناامیدکننده‌ای درگیر باشند؛ اگرچه این موضوع چندان هم خلاف واقع نیست اما باید بدانید فراوانی افکار خودکشی مختص به کشورهای جهان سومی نیست برای مثال در سال 2018، بیش از 10 میلیون آمریکایی به طور جدی به خودکشی فکر کردند.

افکار خودکشی از کجا ناشی می‌شوند؟!

این افکار اغلب در پاسخ به موقعیت‌های استرس‌زا یا چالش برانگیز زندگی، از جمله مسائل مربوط به سلامت جسمی یا روانی، تروما، سوء استفاده، تنهایی و انزوا به وجود می‌آیند.بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) ، همه افرادی که به خودکشی فکر می‌کنند، افکارشان به اقدامی منجر نمی‌شود، اما خودکشی دومین عامل مرگ و میر در بین آمریکایی های 10 تا 34 ساله است. بحرانی بهداشتی که باید قابل توجه قرار بگیرد و راه‌هایی برای پیشگیری از آن ارائه کرد.

دوستتان را در لحظات بحرانی‌اش حمایت کنید!

بیایید با هم مراحلی را که با انجام دقیق آنها می‌توانید مسیر منصرف کردن فردِ در موقعیت خودکشی را با موفقیت بیشتری طی کنیدرا مرور کنیم.

ادعای ایشان را جدی بگیرید!

یک برداشت خطا وجود دارد که اغلب افراد ناآگاه می‌گویند فردی که راجع‌به خودکشی صحبت می‌کند برای جلب توجه این کار را می‌کند و به دنبال انجام آن نیست. ممکن است در مورد تعداد معدودی این فرضیه درست باشد اما شما هرگز نخواهید فهمید که دوست شما از آن دسته است یا خیر؟! از طرف دیگر همان‌طور که بالاتر هم اشاره کردیم فردی که افکار خودکشی دارد لزوما نسبت به مرگ نترس نیست بلکه هراس هم دارد پس اصلا این یک سپر دفاعی است که برای فرار از افکار ترسناک خویش با صدای بلند از آن‌ها نزد دیگران سخن بگوید. بنابراین نادیده گرفتن اشاره آنها به خودکشی، ناراحتی آنها را باطل می‌کند. آنها ممکن است از به اشتراک گذاشتن افکار خود با دیگران یا کمک حرفه‌ای خودداری کنند. آنها ممکن است در سکوت به تحمل درد خود ادامه دهند، با این باور که شرایط هرگز بهبود نخواهد یافت.

روی کلام و رفتار آنها متمرکز شوید

اگر خیال می‌کنید افرادی که افکار خودکشی در سر می‌پرورانند همگی با صدای بلند دیگران را از تصمیم‌شان آگاه می‌کنند اشتباه می‌کنید. درواقع مردم اغلب در مورد خودکشی به روش های مبهم یا نامشخص صحبت می‌کنند. به صحبت‌های دوستتان دقیق گوش بسپارید؛ وی ممکن است چیزهایی بگوید که نشان دهنده احساس شرم، ناامیدی یا شکست است. ممکن است حتی نگوید: «می‌خواهم بمیرم» یا «می‌خواهم خود را بکشم». در عوض ممکن است بگوید:

    • «کاش این رنج و حرمان به پایان برسه.»
    • «دیگر توان ادامه‌ی این شرایط طاقت‌فرسا را ندارم.»
    • «تبدیل به یک سربار و موجود طفیلی شدم.»
    • «دیگر هرگز حال خوشی را تجربه نخواهم کرد.»
    • نه فقط کلام آنها که حتی خلق و خو و اعمالشان هم می‌تواند حاوی نشانه‌هایی باشد اگر دقیق بنگرید: «ترجیح می‌دهند در انزوای خود باشند و با دیگران معاشرت نکنند.»
    • «مود رفتاری ایشان مدام در حال تغییر است.»
    • «بیشتر یا کمتر از حد معمول می‌خوابند.»
    • «در مصرف دخانیات و مشروبات الکلی افراط می‌کنند.»
    • «بیش از حد در زندگی دست به ریسک بزنند و رفتارهای تکانشی از خود بروز دهند.»
    • «وسایل ارزشمند و مهم خویش را به دیگران هدیه بدهند.»

البته که علائم فوق همیشه خبر از وجود اخبار خودکشی در فرد نمی‌دهند؛ اما این چیزی است که شما نخواهید فهمید پس چه ایرادی دارد اگر با صحبت کردن که ضرری برای شما ندارد با او همدلی کنید!

صریح و شفاف بپرسید!

قرار نیست همیشه به دنبال کارآگاه بازی باشید. شما می‌توانید با پرسیدن چند سوال مهم، درک شفاف‌تری از میزان خطر داشته باشید. شاید بهتر باشد صراحتا از فرد بپرسید:«آیا به پایان دادن به زندگی خود فکر می‌کنید؟» اگر پاسخ مثبت گرفتید باید چند سوال دیگر را مطرح کنید، سوالاتی از قبیل:

    • «آیا برنامه‌ای برای انجام این کار دارید؟»
    • «آیا وسایل لازم برای اجرای برنامه‌ی خود را دارید؟»
    • «آن وسایل چه چیزهایی هستند و کجا قرار دارند؟»
    • «آیا می‌دانید که دقیقا در چه زمانی به زندگی خود پایان می‌دهید؟»

شما با طرح این پرسش‌ها و بررسی پاسخ‌ها خواهید فهمید که آیا فرد یک جدول زمانی در ذهن دارد یا خیر.همه کسانی که به مردن فکر می کنند برنامه یا ابزار و قصدی برای اجرای نقشه خود ندارند. با این حال، کسی که به همه این سؤالات بله می‌گوید و چارچوب زمانی مشخصی برای مرگ دارد، به حمایت فوری نیاز دارد.

تشویقشان کنید تا با شما صحبت کنند!

برای همه‌ی ما احتمالا پیش آمده که وقتی با دوستی مواجه می‌شویم که از احتمال خودکشی خود صحبت می‌کند تصور می‌کنیم با تلاش برای پرت کردن حواسش از موضوع و اجتناب از تشویقش برای صحبت کردن پیرامون موضوع مربوطه به او کمک می‌کنیم تا به طور کلی حواسش از خودکشی پرت شود؛ اما این یک خطای استراتژیک است؛ چراکه تشویق او به فکر کردن و صحبت کردن از چیزهای روشن‌تر به او کمک می‌کند تا احساس بهتری داشته باشد. البته ما می‌فهمیم ممکن است در موقعیت خطیر اینچنینی احساس ترس یا عدم اطمینان از بهترین پاسخ داشته باشید، اما به خاطر بسپارید دوری از سوژه کمکی نمی‌کند. وقتی شما از کلماتی برای فرار از صحبت کردن پیرامون موضوع خودکشی استفاده می‌کنید ممکن است دوست شما این اجتناب را نشانه ای تلقی کند که شما از عمق درد آنها آگاه نیستید حتی اگر در واقعیت اینگونه نباشد. پس عجیب نیست اگر او اعتماد خود را به شما از دست بدهد. در هرصورت این ایده که صحت کردن درمورد خودکشی منجر به تشدید افکار خودکشی می‌شود یک ادعای بی پایه و اساس است. افرادی که این شانس را دارند که از افکار خود با دیگران صحبت کنند و درد خود را با یک شنونده همدل در میان بگذارند، معمولاً از تحمل بارِ طاقت فرساترین احساسات‌شان رهایی پیدا می‌کنند.

همدردی کردن را جدی بگیرید!

نوع صحبت کردن با شما با فردی که افکار خودکشی دارد بسیار حائز اهمیت است. البته که نباید در کلامتان ناراحتی ایشان را انکار کنید. اگر نمی‌دانید چگونه ممکن است دست به انجام چنین کاری بزنید به این دو مثال دقت کنید. «چگونه ممکن است چنین احساسی داشته باشید؟» یا «چرا می‌خواهی بمیری؟ تو خیلی چیزها برای زندگی کردن داری.» شاید برایتان تکان‌دهنده باشد که تنها با پرسیدن همین دو سوال از فردی که افکار خودکشی دارد در حقیقت دست به انکار اندوه او زده و برای اعتماد نکردن به شما دلیل محکمی به دستش داده‌اید.

همچنین تلاش برای حل مشکلات آنها نیز معمولاً کمکی نمی‌کند – چیزی که ممکن است برای شما یک راه حل کوچک به نظر برسد می‌تواند برای کسی که در بحران است غیرقابل حل به نظر برسد. برای مثال اگر دوست شما به تازگی رابطه‌ی عاشقانه‌ی خود را با فردی که از ابتدا هم به نظر شما لیاقت بودن با دوست شما را نداشته است به پایان رسانده و حال در شرایط روحی اسفناکی به سر می‌بردشما نمی‌توانید با دادن راه حلی نظیر اینکه « اون آدم از اول هم لیاقت تو رو نداشت، خوب شد تمومش کردی حالا فرصت برای قرار گذاشتن با افراد مناسب‌تر رو داری.» به او کمکی کنید. احتمالا دوستتان بعد از شنیدن این حرف به دنبال پیدا کردن راهی است تا هرچه سریع‌تر از شر مصاحبت با شما خلاص شود. مثلا ممکن است همان لحظه یادش بیاید نوبت دکتر داشته و ملاقات با شما را به زمن دیگری موکول کند.

برای اعتبار بخشیدن به احساسات آنها و ایجاد امید در عین حال، سعی کنید:

برای انجام چنین کاری چندین مثال را با شما به اشتراک می‌گذاریم، مطمئنا در شرایط مشابه ایده‌های بهتری هم به ذهنتان خواهد رسید.

    • « شرایط خیلی بغرنجی به نظر می‌رسد، ممنونم که من را برای شنیدن آن امین دانستی، به من بگو چطور می‌توانم کمک حالت باشم؟»
    • «متوجه هستم که در شرایط فعلی همه چیز تاریک به نظر می‌رسد، اما می‌خواهم متوجه این مسئله هم باشی که وقتی این اندازه خود را در سیاه‌چال ببینی پیدا کردن راه‌حل‌های موجود هم سخت‌تر می‌شود»
    • «من خیلی نگرانت هستم و برام بسیار اهمیت داره که بتونم در این شرایط ازت حمایت کنم، خواهش می‌کنم با من حرف بزن.»

به پشتیبانی دادن خود ادامه دهید.

ممکن است دوست شما افکار خودکشی‌اش در آستانه‌ی خطر جدی و اقدام نباشد و پس از همدردی شما با وی کمی احساس بهتری داشته باشد و از ناراحتی‌اش کاشته شود، مهم است که بدانید این بدان معنا نیست که حال او کاملاً خوب است. باید همچنان در کنار او باقی بمانید تا زمانی که بتواند با دریافت یک کمک اساسی و خروج از بحران افکار خودکشی از ذهنش خارج شود. برقراری ارتباط با دوستتان می تواند به او یادآوری کند که شما همچنان برایتان مهم است، حتی پس از پایان بحران. با گفتن مواردی همچون مثال‌هایی که در ادامه می‌آوریم به او نشان دهید حضور او و سلامتش برای شما تا چه اندازه برایتان مهم است. «من همواره بهت فکر می‌کنم و نگران حالت هستم، حالت چطوره؟»

«فراموش نکن هرموقع و هرلحظه که بخواهی من کنارت هستم، کافیه صدام کنی»

تشویق به گرفتن درمان حرفه‌ای کنید!

اگرچه اطرافیان فردی که در موقعیت خودکشی قرار دارد با حضور و توجه‌شان نقش بسیار مهمی در به تعویق انداختن این افکار خواهند داشت اما فراموش نکنید در بلند مدت این حضور یک درمان‌گر حرفه‌ای است که خواهد توانست به فرد کمک کند. تلاش کنید دوست خود را برای گرفتن کمک حرفه‌ای تشویق کنید فقط به یاد داشته باشید که نمی‌توانید آنها را مجبور کنید که به درمان بروند و نباید هم چنین اصراری داشته باشید.وظیفه‌ی شما تشویق به صورت کاملا اختیاری است نباید فرد را تحت فشار گذاشت. بله متوجه هستیم که دیدن اینکه کسی به تنهایی مبارزه می‌کند تا چه حد غم‌انگیز است، اما گفتن اینکه چه کاری انجام دهد ممکن است کارساز نباشد. با غلاف کردن قضاوت، به تشویق ادامه دهید. به جای استفاده از عبارت امریِ «تو باید از کمک یک تراپیست استفاده کنی!» از عبارت پیشنهادیِ «آیا به صحبت با یک درمان‌گر فکر کردی؟» استفاده کنید.این پیشنهادات به دوستتان نشان می‌دهد که به او اهمیت می‌دهید و به آرامی محدودیت‌هایتان را به او یادآوری می‌کنید. احتمالاً نمی توانید هیچ راه حل واقعی برای پریشانی آنها ارائه دهید، اما درمانگران برای حمایت و کمک به افرادی که به فکر خودکشی هستند آموزش دیده اند. اگر برای کمک گرفتن امتناع جدی نشان نداد اما تمایلی هم برای اینکه پیگیر پیدا کردن یک متخصص باشد در او ندیدید می‌توانید با پیشنهاد دادن چند روان درمان‌گر شعله‌ی این پیشنهاد را در ذهنش همچنان روشن نگه دارید.

در مواجه با افرادی که خطر خودکشی فوری دارند چگونه کمک کنیم؟ ممکن است فردی که در معرض خطر فوری خودکشی است، بیشتر از آنچه در ید قدرت شما باشد به کمک نیاز داشته باشد. اگر دوست شما برنامه‌ای برای خودکشی، دسترسی به آنچه که برای انجام آن نیاز دارد و یک بازه زمانی خاص دارد، باید هرچه سریع‌تر با کمک یک درمان‌گر حرفه‌ای به کمکش بشتابید. در هر صورت در چنین شرایطی با تماس برقرار گرفتن با برخی ارگان‌ها هم می‌توانید کمک دریافت کنید.

تماس با 1480 یک صدای مشاور عمومی در چنین شرایطی می‌تواند کمک‌کننده باشد. در هر صورت تا رسیدن کمک باید در کنار فرد بمانید. مهم است هر گونه سلاح یا موادی را که ممکن است باعث آسیب شود را از محیط اطراف خود خارج کنید. تا رسیدن کمک حرفه‌ای با انجام برخی استراتژی‌ها خواهید توانست شرایط را بهتر مدیریت کنید.

این تمرینات ساده را با دوست خود امتحان کنید

تا جایی که می‌توانید او را به تحرک وادارید. فعالیت بدنی باعث حواس پرتی خوبی می شود زیرا وی را ملزم به تمرکز بر حرکات خود می‌کند. سعی کنید با دوست خود به پیاده روی بروید یا چند تمرین ساده مانند پرش را با هم انجام دهید.

اگر حیوان خانگی دارد تشویقش کنید او را در آغوش بگیرد. حتی اگر دوستتان پتو، ژاکت یا شیء تسکین دهنده مورد علاقه دارد، با هم آن را پیدا کنید. بازی 5 4 3 2 1 را انجام دهید. از دوستتان بخواهید 5 چیزی را که می بیند، 4 چیزی را که می شنود، 3 چیزی را که بو می کند، 2 چیزی را که می تواند احساس کند و 1 چیزی را که می تواند بچشد لیست کند. کمی موسیقی بگذار در حالی که موسیقی نمی تواند پریشانی را درمان کند، گوش دادن به آهنگ مورد علاقه اغلب می تواند به آرامش افراد کمک کند. شاید گوش سپردن به آهنک «کی اشکات رو پاک می‌کنه شب‌ها که غصه داری» در نهایت منجر به ریختن اشک و تسکین لحظه‌ای فرد شود و برای نجات او البته که همین لحظه‌ها غنیمت هستند.

جمع‌بندی:

اخیرا یکی از ثروتمندترین کمدین‌های آمریکایی با اقدام به خودکشی به جیات خود پایان داد و موجب شوک و حیرت طرفدارن خود در تمام جهان شد. این سوال پررنگ در مورد مرگ وی وجود داشت که فردی با این درجه از محبوبیت و شهرت چرا باید به زندگی خود پایان ببخشد. این مثال و مصداق‌های بی‌شمار دیگر گواه این مطلب هستند که لزوما فرد افسرده و درگیر افکار خودکشی در شرایطی که از نگاه عامه اسفناک باشد قرار ندارد. باید بپذیریم که نقطه‌ی شکست هریک از ما هشت میلیارد جمعیت کره‌ی زمین با دیگری متفاوت است و از روی ظاهر ماجرای زندگی افراد حقیقت درونی آنها را قضاوت نکنیم. خودکشی پدیده‌ای تلخ و آسیب‌های اجتماعی است که به محض اتفاق افتادنش زندگی افراد بسیاری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.  «داروخانه دکتر خسروی » امیدوار است با انتشار مطالبی که سطح اطلاعات عموم جامعه را نسبت به مسائل روان بالا می‌برد، نقشی در یاری رساندن به افراد در معرض خطر داشته باشد. از شما مخاطب فهمیم انتظار داریم با ارسال این مقاله به دیگران در انتشار آگاهی سهیم باشید.

یکــــ نکتـــه مــهــم  آیا قرص جینکورا خواب اور است؟